۱۳۹۰ اسفند ۲۹, دوشنبه

شیخ ............


ای شیخ که رفتی به زیارت خبری بود؟
از آه یتیمان گرسنه اثری بود؟
ای شیخ بگو شمش طلا را چه کسی خورد؟
از سفره ی مردان وطن نان چه کسی برد؟
ای شیخ بگو مشکل ما پوشش زن بود؟
... یا آنکه شبی با دل خوش سیر شدن بود؟
ای شیخ نداری خبر از روز پر اندوه فقیران
یا خواب برآشفته ی مظلوم،اسیران
ای شیخ بگو سردی ایام چگونه ست؟
یا فاحشه ی غم زده را شام چگونه ست؟
ای شیخ بگو بچه ی تو فال فروشد
یا آنکه تو را با زر و اموال فروشد؟
ای شیخ بخور نفت وطن نوش غمی نیست
روزی برسد زود شوی موش غمی نیست
.........................................
شاعر؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر